قبول کنید که هنوز ممکن است این فرد را دوست داشته باشید
اگر تصور میکنید نمیتوانید فراموشش کنید، احتمالاً دلیلی دارد. شما اوقات فوقالعادهای را با هم گذراندهاید و بخش مهمی از قلبتان را به او دادهاید. حالا که تصمیم گرفتهاید فراموشش کنید، دیگر به آن فرد طوری که دوست دارید باشد نگاه نکنید و سعی کنید خودِ واقعیاش را ببینید.
اگر به شما دروغ میگوید یا فریبتان میدهد و یا احساسش نسبت به شما عوض شده است باید بفهمید که این رابطه اصلاً رابطه سالمی برای شما به حساب نمیآید. ممکن است برایتان سوءتفاهم شود یا عصبانی شوید. فراموش کردن این فرد ممکن است خیلی سخت باشد اما به این معنی نیست که نمی توانید فراموشش کرده و زندگیتان را پیش ببرید.
همچنین درک کنید که فراموش کردن به این معنی نیست که دیگر نمیتوانید آن فرد را دوست داشته باشید. فقط به این معنی است که عشق شما به او تغییر کرده است. هنوز میتوانید او را ببینید، بهترین آرزوها را برایش داشته باشید و دعا کنید که خوشبخت شود. فراموش کردن به این معنی نیست که باید به طور کل نادیدهاش بگیرید؛ یعنی باید بیشتر به فکر خودتان باشید.
درک کنید که آدمهای دیگری هم هستند، فقط شما نمیبینید
احتمالاً خیلی زیاد این فرد را دوست داشتهاید که شما را به نقطهای رسانده است که هیچ کس دیگری را در دنیا به جز او نمیبینید. فراموش کردن سختترین قسمت کار است، شما فراموش نخواهید کرد اما میتوانید آن فرد را در ذهن خود کمرنگ کنید. ممکن است زمان زیادی طول بکشد اما زندگی کوتاهتر و با ارزش تر از آن است که بخواهید آن را با خیال های بی فایده هدر دهید.
همه ما دوست داریم در دنیای افسانه ای زندگی کنیم که در آن همه چیز دقیقاً طبق برنامهمان پیش میرود و هیچ سختی و مشکلی وجود ندارد، اما زندگی واقعی اینطور نیست. افراد زیادی هستند که قبل از این که با یک فرد خاص بمانند، در طول زندگیشان با فرد دیگری رابطه عاشقانه برقرار کرده اند و شکست خورده اند، شما نیز می توانید یکی از این افراد باشید.
سعی کنید خوشبین باشید.
نیمه پر لیوان را ببینید. به جای اینکه فکر کنید، «من عشقم را از دست دادم»، فکر کنید «من الان مجردم!». به جای اینکه فکر کنید «کسی که خیلی وقت بود میشناختم را از دست دادم»، فکر کنید «حالا باید با آدمهای زیادی آشنا بشوم». خوشبین بودم کمکتان میکند زودتر سبک جدید زندگی خود را بسازید.
بدانید که ممکن است شما بیشتر از مقداری که طرفمقابلتان دوستتان داشته، دوستش داشتهاید
این مورد شاید سخت باشد زیرا به احتمال زیاد طرف مقابل نمیدانسته است که شما چقدر عاشقش بودهاید. اما اشکالی ندارد. این به آن معنی نیست که شما فردی دوستداشتنی، جذاب یا فریبنده نیستید. فقط به این معنی است که فرصت دیگری برایتان هست که کسی را پیدا کنید که درست همان اندازه که شما دوستش دارید، دوستتان بدارد.
اگر تصورتان این است که شما بیشتر از طرف مقابلتان او را دوست داشتهاید، از این بعنوان یک انگیزه استفاده کنید. فکر کنید: ترجیح میدهید با کسی باشید که کمتر از آن مقداری که دوستش دارید، دوستتان دارد یا به همان اندازه؟
درگیر این ایده نشوید که «شاید کس بهتری را پیدا نکنم».
نباید هیچوقت خودتان را اسیر کسی کنید که به دردتان نمیخورد. بیرون بروید، به استانداردهای خودتان باور داشته باشید و سعی کنید کسی که میخواهید را پیدا کنید. بهتر است مستقل و شاد باشید تا در رابطه با کسی که به فکرتان نیست.
اگر احساستان را به کسی که عاشقش هستید گفتهاید و هیچ جوابی دریافت نکردهاید، درک کنید که هیچ دلیلی برای ادامه آن وجود ندارد. فراموش کردن به نفعتان است.
با یک فرد بیطرف که چنین موقعیتی داشته است حرف بزنید. یکی از دوستان یا اعضای خانوادهتان. اگر مجبور شدید پیش مشاور هم بروید. درمیان گذاشتن فکر و احساستان با یک فرد بیطرف سبکترتان میکند و کمک میکند زودتر فراموش کنید.
با درد به طرزی سازنده برخورد کنید.
وانمود نکنید که غصهای ندارید. راههای فرار خلاقانهای پیدا کنید مثل هنر یا گفتگو تا دردتان را از طریق آن بیرون بریزید. سعی کنید. ذهنتان را درگیر کنید تا بیشتر وقتها به آن فکر نکنید. حالا که از جلوی چشم شما رفته است از دل شما هم
می رود اگر سعی نکنید مدام خاطراتتان را مرور کنید و تصویرش را در ذهنتان حک کنید.
تصمیم بگیرید میخواهید همچنان دوست بمانید یا نه
به خودتان بستگی دارد. خیلی سخت است که دوستی یک عشق قدیمی را با استقلال تازهتان در کنار هم داشته باشید. اگر چنین تصمیمی هم دارید مدتی فاصله را ایجاد کنید، زمانی رابطه را از سر بگیرید که بتوانید هیجانتان را مدیریت کنید و او برای شما یک نفر باشد مثل آشناهای دیگر نه یک شخص خاص.