این مقاله ظاهرا درباره ازدواج نیست ولی واقعا درباره ازدواج است

نوع ارتباط ما انسانها با هر چیز حتی خودمان به دو چیز بستگی دارد: 1. نگاه ، 2. احساس.  ما یک موبایل می خریم نگاه ما این است که این موبایل جنس با ارزشی است پس از آن مراقبت می کنیم. حالا اگر موبایل جدید ما سه برابر موبایل قبلی خریده شده باشد یعنی احساسمان این باشد که این با ارزش تر است در این صورت از موبایل جدید بیش از موبایل قدیمی مراقبت می کنیم چون  حسمان این است که این با ارزشتر است.

  این قاعده همه جا برقرار است از جمله روابط ما. یعنی ما نوع رفتارمان با دیگران تابع نگاه ما به آنها و احساس ما به آنها است. یک فرد سالم قاعدتا ازدواج کردن را دوست دارد ولی اینکه نگاهش به ازدواج چگونه باشد رفتار متفاوتی از خود بروز می دهد.

   بسیاری از سوالاتی که امروز درباره ازدواج برای افراد  ایجاد می شود و به خاطر عدم دریافت پاسخ مناسب رفتار متضاد از افراد می بینیم ناشی از آن است که فرد تکلیفش را با نگاه خودش مشخص نمی کند.

نگاه شما به ازدواج و چالش هایش بسته به تعریف شما از انسان دارد

 به خاطر دارم در یکی از کارگاهها درباره این موضوع و تقاوت انسان محدود و ابدی صحبت می کردم که یکی از حضار شروع به حمله کلامی کرد و تمام پیش داوری های خود نسبت به انسان ابدی را برون ریزی کرد.

من به گفتم: اینها حرف من نبود، شما تا اینجا را پذیرفتی؟ شروع به طفره رفتن کرد.

گفتم: جواب یک کلمه است موافق هستید یا خیر؟ به نظر شما انسان با مرگ نابود می شود یا حیات او ادامه دارد؟

گفت: من اگر بگم الف شما می خواهید بگید بگو ب، …. .

گفتم: “ب گفتن: هم اگر منطقی باشد قابل پذیرش است، مسیله این است که چون شما ب باب میلتان نیست، نمی خواهید بپذیرید و این انتخاب شماست و محترم است ولی درست نیست.

این مثال را به این خاطر زدم که بگویم ادامه بحث را اگر سوگیرانه نگاه کنید و از ترس نتیجه نخواهید بپذیرید، نظر شما محترم است اما به معنی درست بودن نیست.

ما وقتی از ازدواج می گوییم جدا از تمایلمان به ازدواج، نوع نگاه ما به آن بسیار اهمیت دارد. ما داریم درباره ازدواج برای یک انسان صحبت می کنیم پس نگاه ما درخصوص انسان اینجا بسیار اهمیت می یابد. انسان را کلا دوگونه می توان دید: انسان محدود که تا مرگ ادامه دارد و انسان ابدی که تا ابد ادامه دارد.

اگر انسان را محدود ببینیم دلیل ازدواج او هم متناسب با این محدودیت تعریف می شود و اگر انسان را ابدی ببینیم دلیل ازدواج او هم متناسب با ابدیت او تعریف می شود.

اگر انسان محدود باشد پس به سوالهای او درباره ازدواج هم باید طوری پاسخ داد که در این محدودیت معنادار و قابل پذیرش باشد.

اگر انسان را ابدی ببینیم پس به سوالهای او درباره ازدواج هم باید طوری پاسخ داد که در این ابدیت معنادار و قابل پذیرش باشد.

لطفا مشخص کنید شما خود را ابدی می بینید یا محدود

ازدواج برای یک انسان محدود یه کار دوست داشتنی است که لذاتی تا مرگ را به او می دهد و اگر تا قبل از مرگ برای کسی محقق نشد طبعا او ضرر کرده چون یک چیز را که دوست داشته، نتوانسته بدست بیاورد.

ازدواج برای یک انسان ابدی یه کار دوست داشتنی است که لذاتی تا ابد به او می دهد و اگر تا قبل از مرگ برای کسی محقق نشد لزوما او ضرر نکرده چون هنوز فرصت دارد آن را بدست بیاورد.

اینها دو سر یک طیف است. کسی که به اولی اعتقاد داره یه جور جواب سوالهات رو می ده و کسی که به دومی اعتقاد داره جور دیگر. اگر این را مشخص نکنید و بخواهید هنگام بروز مشکل فقط از تجربه آدمهای دیگر استفاده کنید مطمئن باشید هیچ وقت به رضایتمندی در ازدواجتان نمی رسید.